طنز
طنز
 
 
سه شنبه 1 اسفند 1398برچسب:, :: 2:30 PM ::  نويسنده : single boy

ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم، بابایمان هم همینطور. بابایمان همیشه وقتی با ما حرف می زند از حیوانات هم یاد میکند، مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟و هر وقت ما پول می خواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟ چند روز پیشا وقتی ما با مامانمان و بابایمان می رفتیم خونه عمه زهرا اینا یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن روی سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوری گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده می شم همچین می زنمت که به خر بگی* زن دایی . بابایمان هم گفت: برو بینیم بابا جوجه و عین قرقی پرید پایین ولی آقاهه از بابایمان خیلی گنده تر بود و بابایمان را مثل سگ کتک زد. بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه؟ خرس گنده مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟  



جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 10:50 PM ::  نويسنده : single boy
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 8:46 PM ::  نويسنده : single boy
پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 2:28 PM ::  نويسنده : single boy

يه روز يه كاميون گلابي داشته توي جاده مي رفته كه يه دفعه مي‌افته توی يه دست‌انداز،
يكي از گلابي‌ها مي‌افته وسط جاده، بر مي‌گرده به كاميون نگاه مي‌كنه و ميگه: گلابي‌ها، گلابي‌ها!
گلابي‌ها ميگن: گلابي، گلابي!
كاميون دورتر مي شه، صداشون ضعيف‌تر مي شه. گلابي ميگه: گلابي‌ها، گلابي‌ها!
گلابي‌ها مي گن: گلابي، گلابي!
باز كاميو...ن دورتر ميشه، گلابي ميگه: گلابي‌ها، گلابي‌ها! اما صداي گلابي ديگه به گلابي‌ها نمي‌رسه!
گلابي‌ها موبايل راننده رو مي گيرن و زنگ ميزن به موبايل گلابي، اما چه فايده كه گلابي ايرانسل داشته و
توي جاده آنتن نمي‌داده! گلابي يه نفر رو پيدا مي‌كنه كه موبايل دولتي داشته،
زنگ مي‌زنه به راننده و مي گه: گوشي رو بده به گلابي‌ها، وقتي كه گلابي‌ها گوشي رو مي گيرن،
گلابي ميگه: گلابي‌ها، گلابی ها! گلابی ها می گن: گلابی، گلابی!

 اون شور و اشتیاقتون تو حلقم :    
واقعا دوست دارين باز هم ادامه داشته باشه ؟! 



پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 2:23 PM ::  نويسنده : single boy

زنه دیروقت به خونه رسید آهسته کلید رو انداخت و درو باز کرد و یکسر به


اتاق خواب سر زد
ناگهان بجای یک جفت پا دو جفت پا داخل رختخواب دید
بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جایی که میخوردند آن دو را
با چوب گلف زد و خونین و مالی کرد.
بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا ابی بخورد
با کمال تعجب شوهرش را دید که در آشپزخانه نشسته است.
شوهرش گفت سلام عزیزم!
پدر و مادرت سر شب از شهرشون به دیدن ما اومده بودند چون خسته بودند
بهشون اجازه دادم تو رختخواب ما استراحت کنند
راستی بهشون سلام کردی؟؟؟؟؟؟ 



پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 2:20 PM ::  نويسنده : single boy

ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند. طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت.

باید یکنفر طناب را رها می کرد وگرنه همه سقوط می کردند.

زن گفت من در تمام عمر همیشه عادت داشتم که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم و در مقابل چیزی مطالبه نکنم.

من طناب را رها می کنم چون به فداکاری عادت دارم. در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند و شروع به کف زدن کردند. 



3 اسفند 1391برچسب:, :: 1:3 PM ::  نويسنده : single boy


 

ملت یه پاشون شماله یه پاشون انکارا ,ما یه پامون وبلاگمونه  یه پامون دسشویی                                                                                                                                                         والا دیگه....                                                                   

ایــن نـصـیـحــت « ســیـگار نــــــــــکـش، پـسـته بـــــــخور !!! »

مثل این می‌مونه که به یکی که داره کنار خیابون گدایی می‌کنه، بگی:

«گدایی نکن، پاشو یه سفر برو پاریس، روحیه‌ات عوض بشه» ..پسته کیلو

50تومن .. :|

 



3 اسفند 1391برچسب:, :: 1:3 PM ::  نويسنده : single boy

 

یک تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یک آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند :
تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !
اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !
شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !
سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند
.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه خود رو هم زد. خیلی با حوصله قاشق رو روی میز گذاشت،
یه کم قهوه خورد، یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:
نمیفروشم....!!! 



3 اسفند 1391برچسب:, :: 1:3 PM ::  نويسنده : single boy
سوار تاکسی بودم که یه خانم جوان با یه پسر بچه زبل ۵-۶ ساله
کنارم نشست . بچه هه خیلی بپر بپر می کرد و تاکسی رو روی
سرش گذاشته بود . خانومه هرچی گفت ساکت!نشد که
نشد.آخرسر خانومه یه نیشگون اساسی از بچه هه گرفت که داد
بچه بالارفت .
بچه ی زبل با گریه گفت منو زدی؟حالا به بابا می گم دیشب خونه ی
عمو اینا چیکار کردی. زنه که دید خیلی ناجور شد،گفت :چیکار
کردم؟بچه هه گفت: خب گوزیدی! حالا ما سفت خودمونو گرفته
بودیم که نخندیم و مثلا اصلا چیزی نشنیدیم ، ولی خود زنه اونقدر
دست پاچه شد که به راننده گفت آقا آقا ما همین بغل پیاده می
شم.ماشین نگه داشته – نداشته در رو باز کرد که بپره پائین .
یهو یه ماشین دیگه از راه رسید و زد درب تاکسی کلا کنده شد. حالا
مردم جمع شده بودند و راننده تاکسی که یه پیر مردی بود ، داد می
زد و به زنه می گفت : آخه خواهر من، مادر من ،تو که منو بیچاره
کردی! خب همه می گوزن . منم می گوزم ،اینم می گوزه . آقا شما
نمی گوزی ؟ شما چی ، شما نمی گوزید؟؟    

 



- یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.


2- ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.


3- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که می‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم.


4- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن می‌افتین.


5- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج  کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.


6- دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج می‌شه.


7- پسر‌های فامیل بهترین و در دسترس‌ترین طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.


8- رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل...!


9- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی‌بی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد می‌سازن واستون.


10- یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.


11- در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.


12- مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم.


13- سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه...


14- تا مامانه و باباهه می‌گن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.


15- بلاخره اگه خدای نکرده می‌خواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتتونه.


16- و اینو بگم که از هیچ دوره زندگیتون به اندازه وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش کار ندارم.


17- ...و آخرین توصیه اینکه عوض اینکه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه خورده به فکر زندگی آینده‌تون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید چون کثیف می‌شید، می پکید


2 اسفند 1391برچسب:, :: 10:30 PM ::  نويسنده : single boy
فرانسه :

پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم!

دختر: با کمال میل موسیو!

ایتالیا :

پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم!
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با
کمال میل می پذیرم!

انگلیس :

پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم!
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم!
دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم!

و اما ایران :

پسر: پیــــــــــــــــــس ... پیس پیس ...
پـــــــــــــــــــــــی ــــــــــــــــس ... پیییییییییییییس ...
ســــــــوووووووو ... ســــــــــوووو ...
ســــــــــــس ... ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــس ...
پــــــــِـخخخخخخخخخ ... چِــخـــــــــــــــه ...
هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ!
دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری
راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس!
شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی!
ساعت 10 زنگ میزنم!
 


2 اسفند 1391برچسب:, :: 10:30 PM ::  نويسنده : single boy
دوست دختر موجودی زنده وبسیار زیبا که با مشخصه های زیر شناسایی آن به راحتی امکان پذیر است

- مانتو جین کوتاه و تنگ

- شلوار از این کوتاها!!!

- سایه چشم بنفش (که با رنگ جیغشان ست باشد)

- ابروی تراشیده و تاتو شده

- لنز زیبایی آبی یا سبز

- زلف طلایی مش شده !!!

هر جا از اینا دیدید بدانید
دوست دختر و ناموس کسی است ! پس چشمتان را درویش نموده و رد شوید تا زنگ نزده به دوست پسرش و او نیز بیاید شکمتان را سفره نماید !!!

این موجودات دوست داشتنی غالباً کنار خیابان ها ، در کافی شاپ ها و پارک ها به وفور یافت می شوند .

برای به دست آوردن دوست دختر به موارد زیر نیاز دارید:

- یک عدد کاغذa4

- یک عدد خودکار

طرز تهیه : ابتدا خودکار را برمیداریم و یک عدد ۵ خیلی بزرگ روی کاغذ می رسمیم (یعنی رسم میکنیم ) سپس کاغذ را ۱۸۰ درجه سانتیگراد میچرخانیم تا نوک ۵ به طرف پایین باشدسپس یک پاره خط اوریب روی این ۵ نگون بخت مادر مرده ی واژگون شده میکشیم و روی نوک بالایی پاره خط یک عدد هشت کوچک میکشیم که مثلاً تیره ! سپس زیر آن مینویسیم :

بخدا تو تنها عشق منی (فقط مواظب باشد خدا نزند توی کمرتان)

حالا کار شما کامل شده آن را با یک شاخه گل صورتی تقدیم یکی از آن موجودات کنید . به احتمال زیاد اینی که کشیدید تاثیر به سزایی در تحریک احساسات و عواطف جنس لطیف دارد البته احتمال های دیگری نیز وجود دارد مانند:

- در آوردن لنگه کفش توسط جنس لطیف

- جویده شدن خرخره ی شما توسط جنس لطیف

- زنگ زدن به ۱۱۰ توسط او

- جیغ زدن

- نثارکردن به روزترین فحش های خواهر مادری و…

این دیگر با شانس شما رابطه ی مستقیم دارد

این موجود زیبا بسیار احساسی بوده

پس از بدست اوردن او بسار باید مواظبش بود تاخدای نکرده احساساتش جریحه دار نشودسعی کنید باملایمت زیاد با او رفتارکرده تا عشق را تجربه کنید.

 


2 اسفند 1391برچسب:, :: 10:30 PM ::  نويسنده : single boy
این مطلب تنها جنبه سرگرمی دارد...
 
ویژگی های کلی دخترای دانشجو:
 
این دختران از آن دسته دخترانی هستند که تا زمان ورود به دانشگاه با واژه ای به اسم پسر غریبه هستند و تنها وسیله نقلیه ای که سوار شده اند اتوبوس می باشد. از نظر شکل ظاهری بیشتر شبیه مردان غیرتمند و با خدا هستند!!! خصوصیات دانشجویان دختر:
 
ترم ۱: اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!
 
ترم ۲: طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد. به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند. تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند. سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!). در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!
 
ترم۳: به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند. سوژه خنده پیدا می کنند. همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند. می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود. در جواب سلام شما میگویند سلام!
 
ترم ۴: با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند. ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید! در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند. شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!
 
 
نکته:
(اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید. پس:
 
۱ – دختره ترم ۴ درس میخونه.
۲- شما خوشتیپید!.
۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!) شروع میکنن به نوشتن جزوه! هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا. (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن! (آره جون خودت. بیچاره پدر, مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسر است!!!!) در جواب سلام شما میگویند: سلام.چطوری؟خوبی؟
 
ترم ۵: یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند. ( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی). کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.
 
از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است! (اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است! تابلو میشوند. کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند. سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند! در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه!) می گویند: اوا سلام، ببخشید، حواسم نبود. (طرف داره  عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست …. خاک بر سرت!)
 
ترم ۶: خیلی تابلو میشوند! عاشق میشوند! مشروط میشوند!!!
 
ترم ۷: به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند! مشروط میشوند!
 
ترم ۸: دوباره آدم میشوند. دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند. (من لذت می برم میبینم این جوونا …….!) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.
 
مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند. در به در دنبال شوهر میگردند. به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند...!


2 اسفند 1391برچسب:, :: 10:30 PM ::  نويسنده : single boy

1.باباش کارخونه داره ! ۲۵۰۰ تا کارگر دارن , ماهی چند میلیون پول تو جیبی می گیره از باباش !

 
حقیقت : باباش کارمند جز تو یهاداره ی پیش و پا افتاده است , حقوقش کلا ۲۵۰ هزار تومنه که اونم ۱۵۰ هزارتومنش قسط خونه و یخچال فریزر و این صحبتاست ! ۱۰۰ هزار تومن می مونه براشون ماهی!!



♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 
۲ . بس که خونشون بزرگه ! (مکان : تهرانیا ... نیاوران,جردن,... تبریزیها :
دخترای تبریز که همشون بچه ولیعصرن!! فکر کنم وسط شهر و پایین شهر دختری وجود نداشته باشه. از هر دختر تبریزی بپرسی بچه کجایی ؟ می گه : ولیعصر - همافر!! , من نمیدونم تو یه فلکه مگه چند تا خونواده زندگی می کنن),وقتی می خواد از اتاقش بره آشپزخونه و برگرده, نفس نفس می زنه ! خونشون دیگه رو متر مربع نیست ... با هکتاره !!! یکی هم همش صداش می کنه ! پیشخدمتشونه
 

حقیقت : خونشون (تهران - شوش . تبریز - ۴۰ متری ) , ۷۵ متری و اجاره ! اونیم که صداش میومد مامان بزرگ پیرشه , نه پیش خدمتشون

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

۳ . ۳ تا ماشیندارن ... Murano 2009 , BMW 740i , Benz S350 که تو پارکینگ کارخونشون پارکه ! ولی باباش چون می ترسه دخترشو بدزدن! ، براش پراید صندوق دار مدل75 خریده که کسی نفهمه مایه دارن !! آخه یهو دارایی هم بهشون گیر می ده !

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

۴ . سرگرمی هاش :سفر به آنتالیا و اقامت تو بهترین هتلش ، پارتی گرفتن تو خونه ی بزرگشونهو وقتی می خواد مطالعه کنه ، می ره تو جکوزی شخصیش ...

 

حقیقت : سرگرمی اصلیش کشیدن موی خواهر کوچیکشه که گریه اش بندازه و خودش بخنده ! گاه گاهی هم بادوستای قشنگش ، می ره کافی نت ، تا این توهمات رو تحویل پسرای لیستش بده !!

 
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

۵ . رو لباس خیلی حساسه !! سفارش می ده داییش که سوییسه ، براش بهترین هارو بفرسته . امکان نداره حتی لباس زیرش ایرونی باشه ! یه لنگه ی جورابش کلی قیمتشه!!

 

حقیقت : پسر خالش بعد از خدمت مقدس سربازی ، شلوارش رو داده بهش ، از حراجی هم Converse خریده ۱۴ هزارتومن ! دیگه ؟ ... با یه تی شرت میکی ماوس و ... مانتوشم از این  مانتو فقط ۸۰۰۰ تومن خریده !

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

۶ . چندین عمل زیبایی انجام داده ! فک و صورت ، بینی ، سینه ، لنگ و پاچه ، ...

 

حقیقت : عمل آپاندیس ، یه بارم دستش در رفته ، مامان بزرگش جا انداخته براش !!

 
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
 

۷ . بس که پسرا بهش پیشنهاد می دن و این موضوع اذیتش می کنه ... بیشتر وقتا خونه است و توسینمای خانگی شخصیش ،
فیلم های 2011 رو نیگاه می کنه و حتی 2012 !!!

 

حقیقت : آنتن تلویزیونشون خراب شده ، ماه بعد درستش می کنن ، فقط شبکه ۴ رو می گیره ! اینم می شینه تماشا می کنه .

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣
 

۸ . تو مهمونی های متعدد خونوادگی ، همش براش خواستگار پیدا می شه ، مامانش خسته شده بس که جواب رد به مامان پسرای فامیل و دوستا و آشناها داده !!

 

حقیقت : مامانش از ترس اینکه هیچ وقت خواستگاری برا دخترش پیدا نمی شه ، مرض عصبی گرفته!

 
♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

۹ . قرار بود جای نیکی کریمی ، تو فیلم زن ها فرشته اند از این استفاده بشه ! بخاطرموقعیت باباش ، که تو ایران مطرحه کارخونشون ، رد کرد !

 

حقیقت : تو تئاتر مدرسه شون بازی می کرد ، که از گروه اخراج شد !!

 


♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣


 
۱۰ . تو مهمونی که محمدرضا گلزار رو گرفتن ، اینم بود !!! ولی نه اینکه ... باباش کلفته ! کاریش نداشتن !


حقیقت : تو عمرش یه بار با پسر رقصیده ، اونم عروسی فامیلشون، با پسرخالش !!

 


2 اسفند 1391برچسب:, :: 9:47 PM ::  نويسنده : single boy
جنس: دختر

مكان: شمال اورگان، غرب ولایات المتحده

سن: بین بیست تا بیست و پنج

تحصیلات: فوق لیسانس رشته زیست شناسی، لیسانس بیوشیمی، دانشجوی دكترای میكروبیولوژی

موضوع پایان نامه: تاثیر میكرو ارگانیك های هوازی در محافظت گیاهان شاخه كریپتوناموس در برابر گرمایش جهانی

یك صحنه در حال فعالیت: دراز كشیده روی سینه، پاها باز … در حال فیلمبرداری از تغییرات سبزینه یك گیاه 4.5 سانتی متری در اراضی حفاظت شده نوادا… به مدت 7 ساعت.

فعالیت های اجتماعی: عضو انجمن طرفدارن محیط زیست دختر زیر سی سال غرب آمریكا، عضو گروه حامیان طبیعت وحش اورگان، سخنران اجلاس ماهیانه گروه دانشجویان حافظ محیط زیست، عضو انجمن فارغ التحصیلان ارشد زیر سی سال، صاحب سایت اجتماعی "فمینیست های مذكر گرا" ، شعار نویس گردهمایی های بزرگ كالیفرنیا….

آخرین باری كه یك مجله مد را ورق زد: سه سال پیش…وقتی كه در اتاق انتظار دفتر یك وكیل زن نشسته بود.

نوع لباس: شلوار جین..كفش كوهنوردی..تی شرت سفید با نوشته Peace Now

نوع آرایش: ترم سوم دانشگاه فهمید مانیكور پدیكور چیست!!

قد: مایكل جكسون منهای 20 سانت

تاثیر وزنی: روی كاپوت بیفتد موتور پایین می آید

تعداد اس ام اس دریافتی: روزی سه تا

موضوع قالب اس ام اس: "رسیدی خونه عزیزم؟"

موضوع جالب روی دست: موی بلند در ناحیه ساعد

موسیقی مورد علاقه: كانتری

بیماری یا نارسایی: عطسه زیاد موقع طلوع آفتاب

محتویات داخل كوله: دستمال كاغذی، گوشی موبایل بلك بری، لپ تاپ، دفتر یادداشت، عینك دودی، دو سه تا خودكار، یك هندبوك رفرنس گیاه شناسی.. بلیط مترو
.......


ایران :

جنس: دختر

مكان: شمال غرب تهران، ایران

سن: بین بیست تا بیست و پنج

تحصیلات: فوق دیپلم برق شاخه الكترونیك ، دانشجوی لیسانس كامپیوتر شاخه نرم افزار

موضع پایان نامه: تاثیر زبان برنامه نویسی C پلاس پلاس بر روابط دختر و پسر

یك صحنه در حال فعالیت: دراز كشیده به پشت روی تخت، با خودكار اشعار ترانه جدید امینم روی ساعد دست نوشته می شود.

فعالیت های اجتماعی: تجمع در یك 206 با همكلاسی ها و كل كل دست فرمان با پسری كه تویوتا كمری دارد.

آخرین باری كه یك مجله مد را ورق زد: دیشب، ساعت دوازده و نیم…. در خانه دانشجویی دوستان و همین الان

نوع لباس: شلوار پلنگی گشاد، تی شرت مشكی با عكس "50 سنت" ، كتانی به سایز 52

نوع آرایش:

لب : بریتنی

مو: كامرون دیاز

تتو ابرو: آنجلینا جولی

سایه: شقایق فراهانی

قد: یك چهار پایه + 20 سانت

تاثیر وزنی: روی كاپوت ماشین بیفتد…. دوباره بر می گردد بالا !

تعداد اس ام اس دریافتی: روزی 167 تا

موضوع قالب اس ام اس: جغرافیا،فمینیسم، حكومت، لباس، جك، جواهر شناسی، عشق، روابط زن و شوهر، شب، ،سلامت جسمی روحی و كلمات قصار آنتونی رابینز

موضوع جالب روی دست: جای تیغ روی مچ

موسیقی مورد علاقه: هیوی متال

بیماری یا نارسایی: سوء تغذیه، میگرن مزمن، افسردگی شدید، زخم معده، پوكی استخوان، ریزش مو، عرق كف دست، پرخاشگری

محتویات داخل كوله: كبریت، چاقو، ام پی تری پلیر، گیم دستی پلی استیشن، لاك ناخن، استون، رژ، جزوه دانشگاه،مهره مار، یك اتود، سی دی آهنگ های رضا پیشرو و زدبازی، یك بسته اولترا لایت


چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 4:25 PM ::  نويسنده : single boy
سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 4:19 PM ::  نويسنده : single boy

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


زنده باد انکس که ما را یاد می کند
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان طنز و آدرس miladsalehi4.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1